از همین الآن خودمان را آماده کنیم



راه درازی را در پیش داریم
فردا دیر است ... خیلی دیر ...
مگر چند روز دیگر زنده ایم !!!
همین را هم نمی دانیم
پس چرا کار هر روزمان را به فردا می اندازیم
تا به حال در شبهای تنهایی ات بیدار بوده ای
تا ببینی چه صفایی دارد ...
ساده در خلوت تنهایی شب با خدا باز به نجوا برخیز
و سفر کن به همانجا که خدا می خواهد
زیباترین آرزوهایت را با او در میان گذار
یک قول هم بده
بیا از همین لحظه یکی از گناهانمان را ترک کنیم
باور کن سخت نیست
انتخاب با شما
کدام گناه را هر روز مرتکب می شویم ؟
شما بگویید تا آنرا به صورت قسم نامه ای درآوریم و بر لوح دلمان آویزان کنیم
با هم سعی کنیم دیگر آنرا انجام ندهیم
شاید اینگونه بتوانیم
آماده ی پذیرایی از مهمانی دیگر باشیم
یادت است گفته بودیم ادب آداب دارد
حالا وقتش است که آداب پذیرایی را بیاموزیم ..