مهدی ستیزان


زیاده از یکصد و شصت سال پیش، جوانی شیرازی ادّعا کرد که باب امام زمان علیه‌ السّلام است.

نامش میرزا علی‌محمّد بود و به جهت همین ادّعا، خود را سیّد باب می‌خواند. ادّعای او درباره‌ی خود، چند سال بعد، به مقام مهدویّت رسید و چندی بعد، پیامبر شد و با نگارش کتابی، قرآن را نسخ­ شده اعلام کرد.
او پس از مدّتی خود را خدا نیز خواند!

دولت ایران هر چند به ­علّت وجود شبهه‌ی دیوانگی درباره‌ی او، از اعدامش خودداری می‌کرد؛ امّا سرانجام به دستور امیرکبیر و به جهت پایان دادن به درگیری‌های داخلی، او را به اعدام محکوم کرد.

پس از او، یکی از مریدانش به نام میرزا حسینعلی نوری که خود را بهاءالله می‌نامید؛ اعلام کرد که به مقام پیامبری رسیده است. نام دین خود را بهاییّت گذاشت و عدّه‌ای را به ­دور خود جمع کرد. رهبری بهاییان پس از او به فرزندش عبدالبهاء رسید و پس از عبدالبهاء نیز از آن­جا که او پسری نداشت؛ نوه‌ی دختری‌اش به نام شوقی رهبر بهاییان شد. هر چند بنا بر پیش­بینی رهبران بهایی قرار بود فرزندان پسر شوقی، یکی پس از دیگری، رهبری بهاییان را بر عهده بگیرند؛ امّا شوقی عقیم بود و بهاییان پس از او، مؤسّسه‌ای را در اسراییل به نام بیت‌العدل تأسیس کردند تا جامعه‌ی بهاییان را رهبری کند.


این فرقه ضاله هم اکنون در شیعه خانه امام زمان "شهرهایی چون سمنان ، شیراز و... " فعالیت میکنند

دوستانی که آشنایی زیادی با  این فرقه ضاله ندارند، توصیه میشود  به ادامه مطلب بروند

ادامه نوشته

نشریه صبح قریب 7


تقدیم به آستان مقدس ولی امرمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری




84w3vqrutkejy6tywqvk.gif


لینک دوم کمکی (4Shared) 

بشارت بادت ای شیعه




بدین سان راه غدیر تا به قیامت روشن گردید و چراغ های هدایت و کشتی های نجات یک به یک معرفی شدند تا حجت کامل گردد و کسی را تخلف از آن جایز نباشد.

اینک...ما نیز به انتظاریم که ظهور آخرین موعود غدیر و خاتم اوصیا پیامبر(ص) تحقق یافته و امام عدالت گستر بیاید و زمین پر فساد را آسمانی کند و انسان در بند خاک را به افلاک ببرد.

ای دوست غدیری بر ماست که پیام غدیر را برسانیم,چرا که این وظیفه را پیامبر رحمتمان بر ما بایسته ساخت:

(فیبلغ الحاضر الغایب و الوالد الولد الی یوم القیامه)

پس حاضران به غایبان و پدران به فرزندان برسانند... تا روز رستاخیز


ادامه نوشته

عید ولایت رسید...


عیدالله اکبر, روز اکمال دین و اتمام نعمت بر رهروان راه امیرمومنان(ع) مبارک باد

دوشنبه هجدهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
 اول فروردین سال 11 هجری شمسی
18 مارس سال 632 میلادی

در اولین روز بهار و نزدیک ظهر روز دوشنبه, به مجرد ورود کاروان بزرگ پیامبر خدا (ص) به منطقه (غدیرخم), آن حضرت مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر می دهند و می فرمایند:
 (هان ای مردم!دعوت خدا را اجابت کنید.من پیام آور خدایم.)

این یعنی هنگام ابلاغ پیام مهمی رسیده است, لذا فرمان می رسد تا منادی ندا کند: (همه بایستند!آن ها که پیش رفته اند بازگردند و آنان که پشت سرند, خود را سریعتر برسانند...) آهسته آهسته همه جمعیت در محل از پیش تعیین شده جمع می گردند. همچنین از حاضران خواسته می شود تاکسی زیر درختان کهن سالی که در آنجا هست نرود و آن مکان برای برپایی جایگاه سخنرانی خالی بماند.

پس از این دستور, همه مرکب ها متوقف و مردمان پیاده می شوند. آن گاه برای توقف سه روزه خیمه می زنند. شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین به حدی است که مردم و حتی خود آن حضرت گوشه ای از لباس خود را بر سر انداخته و گوشه ای از ان را زیر پای خود قرار داده اند.



از طرف دیگر, پیامبر(ص) چهار نفر از اصحاب خاص خود یعنی مقداد, سلمان, ابوذر و عمار را فراخوانده و به آنان دستور داده اند تا جایگاه سخنرانی را در کنار درختان بلند آماده کنند. آنان خارهای زیر درختان را می کنند و سنگ های ناهموار را جمع ی کنند. آن جا را جارو می زنند و آب می پاشند. بعد از آن در فاصله بین دو درخت, روی شاخه ها پارچه ای می افکنند تا سایبانی از آفتاب باشد.

پس در زیر سایبان, سنگ ها را روی هم می چینند و از رواندازهای شتران و سایر مرکب ها کمک می گیرند و منبری به بلندی قامت آن حضرت ساخته می شود و روی آن را با پارچه ای می پوشانند. منبر را طوری برپا کرده اند که نسبت به جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر هنگام سخنرانی بر مردم مشرف باشند تا صدای حضرتش به همه برسد و همه ایشان را ببینند.

یا توجه به کثرت جمعیت, (ربیعه) را که صدای بلندی دارد, انتخاب کرده اند تا کلام آن حضرت برای افرادی که دورتر قرار دارند تکرار شود.

مقارن ظهر, منادی رسول الله ندای نماز جماعت می دهد, مردم مقابل منبر جمع می شوند و با پیامبر خدا (ص) نماز جماعت می گزارند. پس از نماز, پیامبر(ص) از منبر غدیر بالا می روند. سپس علی(ع) را فرا می خوانند تا در سمت راستشان بر فراز منبر بایستند. آنگاه در حالیکه دست راستشان بر شانه امیرمومنان (ع) قرار دارد, سخنرانی تاریخی را آغاز می کنند. این خطابه بیش از 1 ساعت به طول می انجامد.

پیشوای مهربان در ابتدا به حمد و ثنای الهی می پردازند که: باید فرمان مهمی درباره علی بن ابی طالب ابلاغ کنم که اگر این پیام را نرسانم, رسالت الهی را نرسانده ام:

 (یا ایها الرسول! بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل, فما بلغت رسالته...)   (مائده/67)

ادامه نوشته

روز شمار غدیر (23)


1 روز به عید غدیر، روز حمد الهی و شکرگزاری باقی است
یکشنبه هفدهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
29 اسفند سال 10 هجری شمسی
17 مارس سال 632 میلادی

کاروان بزرگ غدیر به همراهی وجود مقدس پنج نور پاک، پیامبر، امیرمومنان، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین –که این کاروان را بر افلاکیان شرف می بخشند- پس از گذشتن از (عسفان) به (قدید) رسیده است و اینک تا (جحفه) که (غدیر خم) کنار آن قرار دارد، راهی باقی نیست.

آنچه در غدیر برای مردم بیان می شود بزرگترین پیام اسلام، یعنی ولایت اهل بیت می باشد که اهمیت آن از هر اصل دیگری در اسلام برتر است. نماز که خود ستون دین است، به هنگام سفر، کوتاه و شکسته خوانده می شود و در حالاتی، ساقط است یا روزه بر کهن سالان و بیماران و مسافران حرام شمرده شده است. اما ولایت اهل بیت بر هر زن و مرد، پیر و جوان،کوچک و بزرگ... واجب است و تخلف از آن در هیچ هنگامی جایز نیست. غدیر خود حکایت متخلف از ولایت را چنین گزارش می دهد:



در آخرین ساعات روز سوم واقعه غدیر یعنی 20 ذی الحجة، (حارث فهری) با دوازده نفر از یارانش نزد پیامبر(ص) می آید: ای محمد! سوالی دارم: این که درباره علی بن ابی طالب گفتی: (من کنت مولاه فعلی مولاه...) از جانب پروردگار بود یا گفته خود توست؟

پیشوای اسلام پاسخ می دهد: (خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین خدا و من، جبرئیل است. من اعلام کننده پیام خداوندم و بدون اجازه پروردگارم خبری نمی دهم.)

مرد نگون بخت بدنهاد می غرد: (خدایا! اگر آن چه محمد می گوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر من بیفکن و عذابی دردناک فروفرست.)

همین که سخن حارث تمام می شود و به راه می افتد، خداوند سنگی از آسمان بر او می فرستد که وی را در دم هلاک می گرداند و ماجرای اصحاب فیل، در برابر دیدگان یکصد و بیست هزار حاضر در وادی غدیر، تکرار می شود. آن گاه فرشته وحی فرود می آید:

(سأل سائل بعذاب واقع.للکافرین لیس له دافع)     (معارج/1و2)

 (سوال کننده ای، عذابی را که وقوعش حتمی است طلب می کند. (او بداند که این عذاب) کافران را در برمی گیرد و هیچکس را توان دفع آن نیست.)

روز شمار غدیر (22)


2 روز به روز عید غدیر، روز صلوات و برائت از دشمنان باقی است
شنبه شانزدهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
28 اسفند سال 10 هجری شمسی
16 مارس سال 632 میلادی

قافله عظیم غدیر همچنان در حرکت است و از (مر الظهران) گذشته و به آبادی بعدی یعنی (عسفان) رسیده است.

تا جایگاه موعود راهی باقی نیست. جایی که خداوند مقدر داشته است تا رسولش، ولایت امیرمومنان(ع) و یازده فرزند او را به مردم ابلاغ کند و پس از اتمام حجت با مسلمانان، علی را به فرمان روایی آنان منصوب کند، چرا که چند روزی بیشتر از عمر مبارکش باقی نمانده است.

آری، خداوند هیچگاه زمینش را بدون حجت باقی نمی گذارد و پس از رسول خدا (ص)، امیرمومنان و فرزندانش حجت روی زمین خواهند بود.



از طرف دیگر، بنیان گذاران سقیفه مقارن ماجرای غدیر، پیمان نامه ای امضا کرده و به نظام دادن لشکر خود پرداخته اند تا از رسیدن خلافت به امیرمومنان (ع) جلوگیری کنند. در حقیقت در این روز است که صف آرایی جمل و صفین و نهروان شکل می گیرد و آئین نوپای اسلام به جای آن که انسان های خاکی را با دستورات الهی به افلاک ببرد، گرفتار جهنم هوا و هوس ها می شود. شماری دنیا طلب در بوستان دین لانه می کنند و گروهی منافقانه به بهانه دفاع از دین، تیشه ی جاهلیت بر ریشه دین می زنند.

تمام کج اندیشی ها در تاریخ اسلام، از این جا ریشه دارد ویکی از آثار این پایان نامه ناپاک و صحیفه شوم، آنانی هستند که صاحب غدیر را به نام اسلام در محراب عبادت شهید می کنند و آب به آسیاب مال پرستان و شهوترانانی می ریزند که از عدالت معنوی گریزانند.

در صحیفه ملعونه خطوط نانوشته ای است که غدیر را تا قربانگاه کربلا می کشاند.

چه آگاهانه فرمود امام صادق(ع):

آن گاه که آن پیمان نامه نوشته شد،حسین(ع) به شهادت رسید.

و چه زیبا مثلی آورد امام رضا (ع):

 مثل اهل ایمان در قبول ولایت امیرمومنان (ع) در روز غدیرخم همانند ملائکه در سجودشان مقابل حضرت آدم (ع) است و مثل کسانی که در روز غدیر از ولایت امیرمومنان(ع) سرباز زدند،مثل شیطان است.

      

روز شمار غدیر (21)


3 روز به انجام مراسم (عقد اخوت) بین برادران دینی باقی است

جمعه پانزدهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
27 اسفند سال 10 هجری شمسی
15 مارس سال 632 میلادی

کاروانیان پس از خروج از مکه به (سرف) رسیده و از آن جا تا (مر الظهران) آمده اند. هنوز تا (غدیر خم) چند منزل دیگر باقی است. انتخاب منطقه (غدیر) از چند جهت قابل توجه است:

نخست از آن رو که در راه بازگشت از مکه، نزدیک دو راهی جدا شدن کاروان ها و تقاطع مسیرهاست. در آینده، کاروان های حج، در راه رفت و برگشت، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر (ص)، با این جایگاه تجدید خاطره و بیعت تازه خواهند کرد تا یاد آن در دل ها احیا گردد.

دیگر این که (غدیر) محلی بسیار مناسب برای برنامه 3روزه پیامبر (ص) و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه بود.منطقه (غدیر خم) بیابانی باز و وسیع در مسیر سیلاب وادی (جحفه) است. این سیلاب از مشرق به مغرب جاری می شود و پس از عبور از غدیر به جحفه می رسد و سپس تا دریای سرخ ادامه پیدا می کند و سیل های سالیانه را به دریا می ریزد.



در این مسیر آب گیر های طبیعی به وجود آمده است که پس از عبور سیل، آب های باقیمانده در آن جمع و در طول سال به عنوان ذخایر آبی شناخته می شوند و به آن ها اصطلاحا (غدیر) می گویند. در مناطق مختلف غدیر های زیادی در مسیر سیل ها وجود دارد که با نام گذاری از یکدیگر شناخته می شدند. این غدیر هم برای شناخته شدن از غدیر های دیگر به (غدیرخم) نام بردار است. کنار این آبگیر، پنج درخت سرسبز و کهن سال از نوع (سمر) شبیه درخت چنار وجود دارد که درختی خاص صحراهاست. این پنج درخت، سایبانی دل پذیر برای مسافران خسته است.

در نتیجه، این بیابان وسیع به عنوان مکانی مناسب برای مراسم سه روزه غدیر انتخاب می گردد و جایگاه سخنرانی زیر همان درخت در نظر گرفته می شود که هم مشرف بر بیابان و محل تجمع مخاطبان است و هم سایبان مناسبی برای ایراد خطابه.

چند روز دیگر، پیامبر (ص) در همین مکان و به هنگام بیعت، عمامه خود را که (سحاب) نام داشت، به عنوان تاج افتخار، بر سر امیرمومنان (ع) قرار می دهند و می فرمایند: (عمامه، تاج عرب است.)

روز شمار غدیر (20)


4 روز تا عید غدیر، روز احسان و نیکی در حق مومنان باقی است


پنجشنبه چهاردهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
26 اسفند سال 10 هجری شمسی
14 مارس سال 632 میلادی

در این روز مکه با میهمان عزیز خود پیامبر خدا (ص)، برای همیشه وداع می کند.ب ه فرمان الهی، حاجیان به حرکت در می آیند و سیل جمعیت که بیش از یکصد و بیست هزار نفر است، به همراه آن حضرت سفر پنج روزه تا غدیر را آغاز می کنند. حتی پنج هزار نفر از اهل مکه و دوازده هزار نفر از اهل یمن، در جهت مخالف مسیر سرزمین خود، برای درک مراسم غدیر همراه حضرت آمده اند.

زمان ابلاغ مهمترین رسالت نبوی هر لحظه نزدیک تر می شود. دوست و دشمن در این که امیر مومنان (ع) تنها فرد شایسته برای جانشینی رسول خداست، شک ندادند. چرا که او اولین مسلمان و نخستین نمازگزار در پشت سر پیامبر(ص) است. 



در دعوت نزدیکان – که به (یوم الانذار) نام برده شده است – او برادر، وصی و جانشین پیامبر(ص) معرفی می شود. در لیلة المبیت (شب هجرت)، اوست که جان فدای نبوت می کند. در بدر، اوست که کمر شرک را می شکند. آسمان احد برای او سرود (لا فتی الا علی،لا سیف الا ذوالفقار) می سراید. خیبر را او فاتح است. جای جای قرآن مشحون از فضایل و مناقب اوست و این همه را رسول خدا (ص) بهتر از هر کسی می داند...

اما فتنه جویانی در میان پیروانش دارد، که دلهایشان از حسد و کینه نسبت به علی مرتضی (ع) لبریز است.

 (یا علی،لا یحبک الا مومن و لا یبغضک الا منافق)
 (ای علی! تو را جز مومن دوست نمی دارد و جز منافق کسی با تو دشمنی نمی کند)

قلبی که جایگاه ایمان است، علی را دوست دارد.آری، امیرمومنان و اولاد او محور محبت الهی اند. دوستدار ایشان دوستدار خداست و دلهای اهل ایمان به سویشان پر می کشد.

چه زیبا فرموده است امام حسن عسکری(ع):

 ( فرزندم، مهدی! بدان که دل های مردم طاعت پیشه و با اخلاص، به سان پرنده ای که به سوی لانه پر می کشد،مشتاقانه راهی کوی توست.)

       

روز شمار غدیر (19)


5 روز تا غدیر، روز اجتماع مومنین به جهت جشن و سرور باقی است
چهارشنبه سیزدهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
25 اسفند سال 10 هجری شمسی
13 مارس سال 632  میلادی

آخرین ساعات حضور پیامبر (ص) در مکه است و به زودی کاروان حجاج به قصد بازگشت به دیار خویش، حرکت خواهد کرد.

امروز نیز افتخاری دیگر برای شاه جوانمردان به همراه دارد. آری، امروز است که جبرئیل بر پیامبرخدا (ص) نازل می گردد و از جانب پروردگار،عنوان افتخارآمیز (امیرالمونین) را اختصاصا برای ابوالحسن علی بن ابی طالب (ع) به همراه می آورد. پیامبر خدا (ص) نیز دستور می دهند تا یکایک یارانشان صاحب ذوالفقار را ملاقات کنند و ایشان را با عنوان امیر اهل ایمان بخوانند و بر او چنین سلام کنند:  

(السلام علیک یا امیرالمومنین)



این دستور پیامبر (ص) بعضی از صحابه را خوش نمی آید و ناخرسندانه می پرسند: (آیا این عنوان از سوی خداوند و رسول اوست؟)

پیامبر رحمت آزرده خاطر و غضبناک می فرمایند:

(این حقی است از طرف خدا و رسولش.خداوند این دستور را به من داده است.)

به راستی این چنین مسلمانانی در فرداهای نزدیک چگونه سر تسلیم در برابر فرمان عظیم پروردگار فرود خواهند آورد؟

نطفه نخستین توطئه ها در همین روزها در مکه بسته شده است. گفته های پیامبر (ص)، از رحلت قریب الوقوع حضرتش خبر می دهد و همه چیز از جانشینی امیرمومنان (ع) بعد از ایشان حکایت دارد. آنان که سال های سال در اندیشه و آرزوی تکیه زدن بر جایگاه حکومت بعد از پیامبر (ص)، دندان طمع تیز کرده بودند، اینک حلقه فتنه آراسته می کنند و برای فرداها،هم قسم می شوند که:

(اگر محمد از دنیا رفت یا کشته شد،نمی گذاریم خلافت و جانشینی او در اهل بیتش مستقر شود.)

این متن پیمانی بود که پنج نفر از یاران نقاب به چهره و نفاق پیشه ی پیامبر، نوشته و در میان کعبه در زیر خاک نهان کرده بودند.پیمانی که با عنوان (صحیفه ملعونه) "نوشتار شوم" از آن یاد می شود و پیامبر بزرگ(ص) در خطبه غدیر نسبت به آن هشدار می دهند.

آیا مسلمانان به این هشدار توجه کردند؟

      

روز شمار غدیر (18)


6 روز تا روز زینت برای رضای خداوند باقی است

سه شنبه دوازدهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
24 اسفند سال 10 هجری شمسی
12 مارس سال 632 میلادی

امروز آخرین روز توقف در منا است و آخرین مراحل حج در حجة الوداع به پایان خواهد رسید. پیامبر(ص) بار دیگر در سخنرانی خویش در (مسجد خیف) حدیث (منزلت) و (ثقلین) را می خوانند و صریحا از مسلمانان می خواهند که حاضران به غایبان برسانند.

پیامبر اسلام (ص) امروز یکی از تکالیف مهم خود را در این سفر – آموزش عملی اعمال و مناسک حج ابراهیمی به مسلمانان است- تمام و کمال به پایان می رسانند و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان می فرمایند. بدین ترتیب اعمال حج به پایان خواهد رسید.



پس از پایان مراسم حج، دستور الهی بر پیامبر(ص) چنین نازل می شود:

 (نبوت تو به پایان رسیده و روزگارت کامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و میراث انبیا را به علی بن ابیطالب بسپار که او اولین مومن است. من زمین را –بدون عالمی که اطاعت من و ولایتم با او شناخته شود و حجت بعد از پیامبرم باشد- رها نخواهم کرد.)

یادگار انبیا، صحف آدم و نوح و ابراهیم، تورات و انجیل، عصای موسی، انگشتری سلیمان و سایر میراث های ارجمند- که فقط در دست حجج الهی است و نزد انبیای پیشین و اوصیای ایشان دست به دست گشته و هم اکنون نیز خاتم انبیا (ص) حافظ آن است – اینک باید به وصی آن حضرت منتقل گردد.

پیامبر (ص)، امیرمومنان (ع) را فرا می خواند و مجلس خصوصی ترتیب می دهد تا ودایع الهی را به آن حضرت بسپارد.

بدین سان به اعجاز نبوی، میراث هزاران ساله انبیا به حضرت امیرمومنان (ع) سپرده می شود و این امانت ها از مولای متقیان به امامان بعد انتقال می یابد...

و اینک در دست مبارک آخرین حجت پروردگار حضرت بقیة الله (عج)  است.

       

روز شمار غدیر (17)


7 روز به روز تبریک و تهنیت مومنان به یکدیگر باقی است

دوشنبه یازدهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری

23 اسفند سال 10 هجری شمسی

11 مارس سال 632 میلادی


روز یازدهم از ماه ذی الحجة، روز ستیز با شیطان است. پیامبرخدا (ص) و یارانشان در پس اعمالی که دیروز در منا انجام داده اند، دیشب را در این وادی بیتوته کرده اند و اینک به رمی جمرات سه گانه، به نشانه نفرت از شیطان مشغول اند.




و امیر مومنان(ع) مبارزه با شیطان را چه زیبا، به تمامی اهل ایمان آموخته است:

آنجا که از 70 کشته قریش در بدر، او به تنهایی نیمی از بزرگان شرک را به هلاکت می نشاند و در احد، یازده پرچم دار سپاه شیطان را به زانو در می آورد. خندق یادآور ضربتی است که از عبادت إنس و جن تا روز قیامت برتر است. خیبر حکایت از مبارزه یک تنه آن شهسوار اسلام در برابر شیاطین یهود دارد، آنگاه که ضربت او کلاه خود و دستار سر پهلوان یهود (مرحب) را تا به دندان دو نیم می کند و صدای آن ضربت تا دور دست شنیده می شود و نوید پیروزی را با خود به پیشگاه پیامبر (ص) می رساند.

و اینک... امیرمومنان (ع) است که به جنگ می رود و پیامبرخدا (ص) چنین خطابش می کند:

 (یا علی، به پیش رو که جبرئیل از راست تو،میکائیل از جانب چپ تو، عزرائیل در جلویت و اسرافیل در پشت سرت قتال می کنند و نصرت الهی بالای سر توست و دعای من از پی،تو را همراهی می کند.)

و به حق، تنها علی است که پس از رسول خدا (ص)، لیاقت سرپرستی و رهبری مسلمین را داراست.

امام زمان و حج


اي حــريم کعبه ، مُحــرم بر طواف کوي تـو             من به گــرد کـعبـه مي گردم به يـاد روي تــو
گـــرچه بـر مُحـرم بـود بــوييدن گلهـا حــرام             زنــده ام من اي گل زهــرا ز فيض بـــوي تـــو
اشک ها از هجر تو نم نم چو زمزم شد روان           کي رسد اين تشنگان را قطره اي از جوي تو

مهدي روح حج و رمز تماميت آن است . حج با ياد او طواف دل ، و بي ياد او طواف گِل است .خوشا آنان که در نيت  قصد وصال او نمودند و در احرام ياد غير او را بر خود حرام داشتند و فرياد دعوت و استنصار او را در اين عصر وانفسا عارفانه و عاشقانه لبيک گفتند . 

در طواف دل به او سپردند، در حَجَر با او تجديد عهد کردند ، در سعي بر انجام ميثاق و تعهدات خود از مسير صفا و مروت خارج نشدند و در عرفات عرفاني عميق و ريشه دار به ولايت يافتند ، در مشعر به وظايف خود نسبت به او ، به آگاهي رسيدند و براي مبارزه با دشمنان او _ که دشمنان انسانيتند _ توشه برگرفتند ، در مني با آرزوي وصال او وسوسه ها را رَمْي و آرزوها را ذَبح کردند و با حَلْق سر به او سپردند و ولايت او را پذيرفتند و اين گونه به کوي او راه يافتند .



حج بدون ولايت ،‏طواف بدون امامت ، حضور در عرفات بدون معرفت ، قرباني در مني بدون فداکاري در راه ولي زمان ،  رمي جمره بدون دور کردن صفات رذيله ي مخالف با راه امام زمان ،‍ سعي بين صفا و مروه بدون سعي در صراط صفا و مروت و بي کوشش در شناخت بهتر و اطاعت امام بي حاصل است .نگاه هماهنگ با ولايت و عارفانه به کعبه مايه بخشش گناه و پايه نيل به مقامات است .

کساني که به حج مشرف مي شوند بايد بدانند که حج اسراري دارد و يکي از آن اسرار هماهنگ بودن افکار و اعمال با امام زمان عجل الله تعالي فرجه است تا حج کاملي انجام دهند و روحشان متعالي گردد.

حج بدون شناخت امام حج کاملي نيست سخن از نفي « کمـال » است نه نفي « صحت » .

ادامه نوشته

روز شمار غدیر (16)


8روز به روز قبول توبه حضرت آدم(ع) باقی است1

یکشنبه دهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری
22 اسفند سال 10 هجری شمسی
10 مارس سال 632 میلادی

امروز روزی پرخاطره است. روزی که بوی بندگی خالص برگزیدگان الهی، ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) را با خود دارد. روزی که قرن ها پیش، آن دو بزرگوار در امتحان اطاعت و بندگی خداوند، رضای حق تعالی را بدست آوردند و عید بزرگ اضحی و آیین ذبح قربانی، با ایثار آنان و هدیه بهشتی به یادگار ماند.



امروز پیامبر (ص) و همراهانش در منا قربانی می کنند.پس از آن، پیامبر(ص) پیروان خویش را مخاطب قرار داده، می فرمایند: (چند صباحی بیش از عمر من باقی نمانده است. اگر در فردای روزگار نباشم، این برادرم علی است که در مقابل گمراهان خواهد ایستاد.) سپس بار دیگر آنان را به امانت داری توصیه کرده، می افزایند:

من دو چیز گرانبها در میان شما به امانت می گذارم که اگر به این دو چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم، یعنی اهل بیتم. این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در روز قیامت، در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند

این گفتار درخشان پیامبر خدا (ص)، با عنوان (حدیث ثقلین) جاودانه در تاریخ مسلمانان باقی ماند.

پیامبر (ص) در ماجرای غدیر، بار دیگر با خواندن (حدیث ثقلین) از مسلمانان می خواهند که میراث ایشان، قرآن و اهل بیت را پاس دارند.

به راستی، با این همه تاکیدات معنای سقیفه، غصب فدک،... و کربلا چیست؟؟

پی نوشت:

1.تاریخ،روز قبول توبه حضرت آدم را پس از خارج شدن از جنت،این روز می داند.عوالم/ج15/ص212

     

روز شمار غدیر (15)


9 روز به جشن ملائک در آسمان ها باقی است


شنبه نهم ذی الحجة سال 10 هجری قمری

21 اسفند سال 10 هجری شمسی

9 مارس سال 632 میلادی


امروز، روز خود شناسی، روز بازخوانی کرده ها و ناکرده ها، روز اعتراف به گناهان و راز و نیاز با خداوند و روز معرفت نسبت به حجت خداست.امروز، روز عرفه است و جایی که ما از آن سخن می گوییم، صحرای عرفات.

عرفات در روزگار ما، مشخص ترین مکانی است که حجت خدا و جانشین پیامبر، حضرت حجة بن الحسن العسگری (عج) در آن حضور می یابند و به جمع حاجیان گرما می بخشند.

با آن حضور مقدس، اگر حاجیان رسول خدا (ص) را در کنار خود نبینند، مولای متقیان را نیابند، وجود امام مجتبی را حس نکنند، زمزمه دعای سیدالشهداء را نشنوند و امام سجاد را و حضرات باقر را و... به حق که حجشان ناتمام است.

عجب صحرایی است عرفات و عجب روزی است عرفه!



در چنین روزی، پیامبر خدا (ص) تا طلوع آفتاب در منا حضور داشتند و سپس به عرفات تشریف فرما شدند. نیک که بنگریم در محلی به نام (نمره) خیمه رسول الله (ص) را خواهیم دید و چون در سخنان حضرتش دقت کنیم، بوی خداحافظی را استشمام خواهیم کرد. آفتاب عمر حبیب خدا (ص) اندیشه غروب دارد و واپسین سفر این سفیر الهی با ابلاغ آخرین تکالیف رسالتش سپری می شود.

پیامبر برگزیده خدا (ص) می داند که باید در واپسین روزهای حیات، جانشین خود را به شکل آشکار و در حضور همگان به مردم بشناساند. جبرئیل در شامگاه روز قبل، بار دیگر پیام معبودش را به وی ابلاغ کرده است که اگر چنین نکند گویی رسالتش را به انجام نرسانیده است.

روزهایی مهم وحساس در پیش است و پیام آور امین الهی باید که برای رسانیدن پیام کردگارش زمینه را آماده سازد. همین دیشب بود که صدای حضرتش گفتار جبرئیل را برای مومنان فریاد می کرد:

 (خوشبختی واقعی و سعادت کامل و نیک بختی حقیقی،از آن کسی است که علی را در زنده بودن و پس از مرگش دوست بدارد)

        


روز شمار غدیر (14)


10 روز به روز عید و شادی و سرور باقی است

جمعه هشتم ذی الحجة سال 10 هجری قمری

20 اسفند سال 10 هجری شمسی

8 مارس سال 632 میلادی

امروز روز ترویه است. ترویه به معنای ذخیره کردن آب است و چون باید برای توقف در عرفات و بیتوته در مشعرالحرام و نیز اعمال خاص منا، حجاج به فکر ذخیره آب باشند، از این رو به آن روز (یوم الترویه) گفته اند. این نام از حج ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) به یادگار مانده است، چرا که جبرئیل به ایشان توصیه کرد تا برای عرفات و مشعر و منا آب با خود بردارند. در این روز از حجة الوداع بود که پیامبر (ص) به همراه تمامی همراهان از مکه خارج شدند و از راه منا به سوی عرفات رهسپار شدند.

رسول خدا (ص) به هنگام احرام بستن در ذوالحلیفه بیش از شصت قربانی با خودآورده بودند. از همین رو، به از اتمام طواف و سعی در مکه همچنان تا اعمال عرفه و منا در احرام باقی ماندند. امیرمومنان (ع) و دیگر کسانی که قربانی با خود داشتند نیز چنین کردند. اما کسانی که قربانی با خود نداشتند و همگی در مکه از احرام خارج شده بودند- به غیر از تعدادی به ظاهر مسلمان که به تکلیف عمل نکردند- امروز دوباره به قصد حج تمتع احرام بستند و در کنار پیامبر (ص) به راه افتادند.



مکه در واپسین ماه های عمر رسالت، یادآور خاطراتی شیرین از سالهای آغازین دعوت نبوی ست که در آن، پیامبرخدا (ص) همانند این سفر، به ابلاغ وصایت علوی مامور بودند. در دعوت نزدیکان خود، دست امیرمومنان (ع) را- در حالی که عمر آن حضرت حداکثر 13 سال بود- گرفته، فرمودند:

 (ان هذا اخی و وصیی و خلبفتی فیکم،فاسمعوا له و اطیعوا)

 (به راستی که این- علی- برادر من، وصی من و خلیفه من در میان شماست. پس به سخنانش گوش فرا دهید و اطاعتش کنید.)

و تاریخ را حکایت های تلخی از این روز است. پنجاه سال بعد در همین روز، روز هشتم ذی الحجة سال 60 هجری، یادگار نبوت و فرزند امامت، حسین (ع)، قبل از آغاز مراسم حج، مکه را ترک می گوید تا جاسوسان یزید، خون اورا در حرم امن الهی -کعبه- نریزند. آری سرآغاز راه خونین کربلا امروز است و اولین شهید این قافله، در همین روز سر از تنش جدا می شود و از بالای قصر کوفه، بدن بی سر او را به پایین می اندازند. سفیر امام (مسلم بن عقیل) که سلام خدا بر او باد. 

          


روز شمار غدیر (13)


11 روز به نجات حضرت ابراهیم(ع) از آتش باقی است

سه شنبه پنجم ذی الحجه سال 10 هجری قمری
17 اسفند سال دهم هجری شمسی
5 مارس سال 632 میلادی

مکه همچنان پذیرای میهمان عزیز خویش است و میهمان بزرگ در بیم و اندیشه رسالتی که بر گردن دارد. از سویی باید اعمال حج را مو به مو به انجام رساند و مسلمانان را با مناسک حج آشنا کند و از سویی دیگر،به بزرگترین و حساس ترین تکلیف خود در این سفر جامه عمل بپوشاند.

چه چیز رسول خدا(ص) را این چنین اندیشناک کرده است؟مگر از چه جیزی بیم دارد که این چنین از فرجام پیروان خود احساس خطر می کند؟ نیک بنگریم و در لابه لای خیل همراهان او بگردیم تا دریابیم که کدام اندیشه پیامبر(ص)را می آزارد؟




میدانیم که حضرتش به هنگام خروج از مدینه به قصد مکه بیش از شصت قربانی به همراه داشت و کسانی نیز در قافله بودند که با خود قربانی به مکه آورده بودند. به فرمان پیامبر(ص)، این گروه باید پس از انجام اعمال خود در مکه، تا سر بریدن قربانی در منا به حال احرام باقی می ماندند، اما تکلیف آنان که با خود قربانی نیاورده بودندنیز روشن بود. آنان می بایست بعد از سعی صفا و مروه از احرام خارج می شدند و برای عزیمت به عرفات دوباره احرام می بستند. این وظیفه و تکلیف آنان بود که پیامبر(ص) به آنان ابلاغ فرموده بودند.

دریغا...

بودند منافقانی که علیرغم تاکید پیامبرشان، جاهلانه در احرام ماندند! آنان در پاسخ اعتراضات گفتند: (روا نیست پیامبرمان در احرام باشد و ما به کارهایی مشغول شویم که با خروج از احرام بر ما حلال شده است.) تو گویی این منافقان کوردل بیش از پیامبر خدا، از دین و تکلیف خبر داشتند!

به راستی،این کج اندیشان چگونه در برابر تکالیف مهم الهی سرتسلیم فرود خواهند آورد؟

       

روز شمار غدیر (12)


12 روز به روز عرضه ولایت بر اهل آسمان ها باقی است


چهارشنبه ششم ذی الحجه سال 10 هجری قمری
18 اسفند سال دهم هجری شمسی
6 مارس سال 632 میلادی

دومین روز اقامت پیامبر (ص) در مکه پیش از عزیمت به عرفات است. امیر مومنان(ع) نیز به مکه آمده و از اعمال طواف و نماز و سعی فارغ شده اند. پس از دیدار پیامبر(ص)، امیرمومنان(ع) نزد سربازان و همراهان خود برمی گردند تا آنان را برای رسیدن به مکه فرماندهی کنند. آن حضرت در سفر خود به یمن ماموریت داشتند تا بخشی از جزیه مسیحیان نجران را، در قالب یک هزار دست لباس، از ایشان تحویل بگیرند و همراه بیاورند.

امیرمومنان(ع) هنگامی که برای دیدار با پیامبر خدا (ص) ، لشکر خویش را در نزدیکی مکه گذاشته، خود به نزد پیامبر می شتابند، آن لباس ها را به جانشین موقت خود می سپارند. اما در بازگشت متوجه می شوند که لباس ها در میان سربازان تقسیم شده و سربازان آنها را به عنوان لباس بر تن کرده اند!



این عمل بر علی مرتضی(ع) سخت گران می آید و جانشین خود را مورد بازخواست قرار می دهند که: چرا چنین کرده است؟ وی می گوید: (سپاهیان اصرار کردند تا من این لباس ها را به امانت بدیشان بسپارم و پس از انجام حج بازپس گیرم). اما حضرت امیر (ع) که چنین اختیاری برای آن مرد در بیت المال مسلمانان قائل نیست، همه لباس ها را از سربازان باز پس میگیرد و در مکه تحویل پیامبر(ص) می دهد.

عدالت و امانت علوی، همراهان حضرتش را خوش نمی آید. لذا به پیشگاه پیامبر شرفیاب می شوند و شکوه می آغازند. پیامبر رنجیده از کردار و گفتار آنان، یکی از یاران خود را می طلبند و از او می خواهند که در میان این گروه شکوه گر بپاخیزد و پیام حضرتش را چنین ابلاغ کند:

 (از بدگویی درباره علی دست بدارید و زبان در کام گیرید! او در اجرای دستور خداوند، بی پرواست و در کار دینداری اش سستی روا نمی دارد)

      


روز شمار غدیر (11)


13روز... به روز (عهد معهود) باقی است

سه شنبه پنجم ذی الحجه سال 10 هجری قمری

17 اسفند سال دهم هجری شمسی

5 مارس سال 632 میلادی


کاروان رسول رحمت در نزدیکی مکه است و تا رسیدن به حرم راهی نمانده است. امیر مومنان(ع) –که برای دیدار پیامبر(ص) بی تاب اند- فرماندهی سربازان همراه خود را به جانشینان سپرده، خود را به پیامبر می رساند. دیدگان پیامبر(ص) پیش از رسیدن به مکه به دیدار برادرشان روشن می شود. از او می سپرند: (چگونه و با چه نیتی احرام بستی؟) مولا(ع) پاسخ می دهد:

(چون نمیدانستم که شما چه نیتی کرده اید، من به همان نیتی احرام بستم که رسول خدا احرام بسته است.)

پیامبر(ص) می فرمایند:

(علی جان! تکلیف تو در این حج همان تکلیف من است. حال بسوی سربازانت برگرد و با آنها به مکه بیا).

اینک کعبه بی تاب از شوق حضور بهترین میهمان در حریمش، رسیدن اورا لحظه شماری می کند. امروز بیت الله الحرام، میهمانی را در طواف خود خواهد دید که تا برپایی قیامت، عزیزتر از او به زیارتش نخواهد آمد.



قافله و قافله سالار به حرم می رسند. صدای لبیک قطع می شود و مکه، فرزند یگانه خود را در آغوش می گیرد. رسول الله رو به سوی کعبه پیش می روند و در حالیکه زبان به حمد و ثنای پروردگار و درود و صلوات بر حضرت ابراهیم گشوده اند، از باب بنی شیبه به مسجد وارد می شوند. لحظات نیک بختی حجرالاسود فرا رسیده است، حبیب خدا ابتدا بر حجر دست می سایند و آن گاه در گرداگرد کعبه به طواف مشغول می شوند. نماز عشق در پس مقام ابراهیم ادا می شود و سپس نوبت به سعی میان صفا و مروه می رسد. همان جا که روزی دویدن های هاجر را به خود دیده است. هفت بار گام زدن در راه صفا و مروه، از آخرین اعمال عمره تمتع است.

پیامبرخدا(ص) رو به زائران و همراهان می فرمایند:

 (آنان که قربانی با خود نیاورده اند از احرام خارج شوند. اما آنان که چون من قربانی با خود دارند باید که تا ذبح قربانی در منا،در احرام بمانند.)

روز شمار غدیر (10)


14روز به عید اهل بیت محمد(ص) باقی است
دوشنبه چهارم ذی الحجه سال 10 هجری قمری

16 اسفند سال دهم هجری شمسی

چهارم مارس سال 632 میلادی


امروز، کاروان پیامبر(ص) به "مر الظهران" رسید و تا شب، در آن جا توقف کرد.آنگاه کاروانیان شبانه به سوی "سرف" حرکت کردند و به جایی رسیدند که منزل بعد از آن، مکه معظمه بود. حاجیان دیگری در بین راه به جمع مسافران حرم امن الهی ملحق شده اند. اینک کاروان رسول خدا پذیرای بیش از صدهزار نفر است.

فراق مدینه از یار به دهمن روز خود رسیده است و مسجد زیبای نبوی، ده شبانه روز است که بی فروغ مانده، نه پیامبری... نه وصی پیامبر و نه خاندان پاک و مطهر او.

سالها پیش، پیامبر اسلام(ص) با ورود به مدینه، شروع به ساختن مسجدی کردند، که قبر شریف آن حضرت اینک در همین مسجد قرار دارد. قسمت شمالی مسجد، محل عبادت و صفه های جنوبی آن، آسایشگاه مهاجرانی بود که از مکه با رسول خدا(ص) کوچ کرده بودند و در مدینه منزلی نداشتند یا محل خواب انصار فقیر و بی بضاعت بود.



آری، مسجدرسول خدا(ص) در مدینه استراحتگاه چهارصد فقر و بینوا بود که هر یک از انها از طریق کسب و کار یا با کمک از بیت المال مسلمانان و غنایم جنگی به تدریج، سرمایه ای به دست می آوردند و منزلی می گرفتند.

در کنار این مسجد، خانه های جمعی از مهاجران و انصار قرار داشت که برخی از ایشان برای افتخار، از خانه های خود روزنه ها و درهایی به خانه خدا باز کرده بودند...جبرییل نازل شد و چنین پیام آورد:

درهای این خانه ها به مسجد،همگی بسته شود، جز در خانه علی(ع).

جماعتی به اعتراض سخنانی گفتند. این سخنان به گوش پیامبر(ص) رسید. پس فرمودند:

(ای مردم! بدانید که من فرمان یافته ام جز در خانه علی، در خانه همه مهاجران و انصار را به مسجد ببندم. شنیده ام که برخی از شما سخنانی گفته اید! به خدا سوگند من از خود نه دری را بستم و نه دری راگشودم. بلکه این فرمانی از سوی خداوند است که باید پیروی کنم. )

روز شمار غدیر (9)


15 روز به عید انبیاء ورسولان الهی باقی است


یکشنبه سوم ذی الحجه سال 10 هجری قمری

15 اسفند سال دهم هجری شمسی

سوم مارس سال 632 میلادی


در نهمین روز سفر حجة الوداع، کاروان عظیم پیامبر(ص) به "عسفان" رسید. رسول اکرم(ص) با عزمی راسخ به همراه قافله هفتاد هزار نفری خود همچنان به سمت مکه پیش می روند تا آخرین فرمان های خداوند را اجرا کنند. سفری با دو ماموریت الهی: اجرای صحیح مراسم حج و آموزش واجبات و مستحبات آن به مسلمانان و همچنین اعلام عمومی امر ولایت و امامت و تعیین جانشین پس از خود، چرا که دیگر خورشید عمر مبارکشان رو به افول نهاده است.

امیرمومنان(ع) هم با سپاهیان خویش از یمن به سمت مکه در راه است و بی صبرانه در انتظار دیدن رسول خداست.

اغلب محدثان و مورخان به تواتر در کتب خویش نقل کرده اند که رسول خدا(ص) فرموده است: "اول کسی که روز قیامت در کنار حوض کوثر، بر من وارد می شود، علی است. او همان جوانمردی است که پیش از هرکس اسلام آورد و نماز گزارد و به فرمان خدا و رسول گردن نهاد".



ابوذر غفاری می گوید: از رسول گرامی خدا(ص) شنیدم که درباره امیرمومنان(ع) میفرمودند: "یا علی، تو اول کسی هستی که به من ایمان آوردی. تو کسی خواهی بود که در قیامت با من مصافحه می کنی. تو راست گوی بزرگواری. تو کسی هستی که جدا سازنده ی حق و باطلی و حق همواره با توست. تو پیشوا و رهبر مومنانی. تو برادر من، وزیر من و بهترین کسی هستی که پس از من باقی خواهد ماند و وعده های مرا انجام می دهی. "
 (لو لا انت-یا علی- لم یعرف المومنین بعدی)
یا علی، اگر تو نباشی، پس از من، مومنان شناخته نمی شدند

آری، با ولایت و امامت علی و یازده امام او از فرزندان او، اهل ایمان از کافران، باز شناخته میشوند، چراکه علم کتاب نزد انهاست و انان گواه حقانیت آیین اسلام اند. ایشان اند که که ملاک فهم درست از دین پیامبرند و قرائت و تفسیر آنان از دین باید معمار باشد و در زمان ما نیز چنین است که هر کس درک خود را با امام خویش محک زند، حق را یافته و در صراط امن الهی است واگر او را مقتدای خویش قرار ندهد، در مسیر کفر و گمراهی، حیران و سرگردان خواهد بود.

      


روز شمار غدیر (8)

16 روز به عید بزرگ اهل ایمان باقی است
شنبه دوم ذی الحجه سال 10 هجری قمری
14 اسفند سال دهم هجری شمسی
دوم مارس سال 632 میلادی

در هشتمین روز، کاروان حجة الوداع به "قدید" رسیده است. در اینجا توقف می کنند. امیر مومنان علی(ع) و همراهان او –که به فرمان پیامبر(ص) برای دعوت به حق و جمع آوری زکات و جزیه1 به نجران و یمن رفته اند – هم اینک با سپاهیان خود به سمت مکه ره میسپارند.

نجران –که منطقه ای مسیحی نشین در مرز یمن و حجاز است- خود حکایتی در فضیلت خاندان وحی در خاطره دارد.چند ماه پیش، هیئت نمایندگی مسیحیان نجران، مرکب از شصت تن از برگزیدگان این قوم در پاسخ به ندای پیامبر(ص)-که آن ها را به قبول اسلام (و در غیر اینصورت، پرداخت جزیه) مکلف کرده بود- وارد مدینه شدند و وقایع و گفتگوهای بسیاری بین آن ها و آخرین فرستاده خدا پیش آمد.



سرانجام رهبران مسیحی نجران از قبول اسلام سرباز زدند و حاضر به پرداخت جزیه نشدند. رسول خدا(ص) ایشان را به مباهله فراخواندند. بدین سان که از هر یک از دو طرف، برگزیده ترین ها، در نقطه ای خارج از مدینه به نفرین برخیزند تا خداوند دروغگویان را از رحمت خویش دور سازد و بر آنان عذاب فرو فرستد. قرآن چنین می فرماید:
(فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین)  (آل عمران/61)

(پس بگو:بیایید- حاضر شویم- تا پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرابخوانیم. سپس دعا کنیم تا خداوند دروغگویان را به لعنت "و مجازات" خویش گرفتار سازد.)

لحظات مباهله فرارسید و دیدگان حیرت زده مسیحیان سیمای مطمئن و آرام پیامبر (ص) را مشاهده کردندکه قدم به میدان مباهله می گذارد. در حالیکه کودکی را در آغوش دارد و دست گلبوته ای دیگر را در دست میفشرد. بانویی در پس حضرتش حرکت می کند و در پشت سر آنها شوی افتخار آفرین ابن بانو، چهره آشنای عبادت و رزم، گام بر می دارد.به راستی، پیامبر(ص) تا چه اندازه به دعوت و دعای خود اعتقاد دارد که عزیزترین کسان خود را به وادی بلا و خطر آورده است؟!

چنین بود که نجرانیان از بیم هلاک شدن،جزیه دادن را پذیرفتند و از در صلح در آمدند و شاه مردان به گواهی همین آیه به "نفس پیامبر و جان رسول خدا" شهرت یافت.

1.مالیاتی که مسیحیان و یهودیان به حکومت اسلامی می پردازند

     

روز شمار غدیر (7)


17 روز به کامل شدن نعمتهای الهی باقی است
جمعه اول ذی الحجه سال 10 هجری قمری
13 اسفند سال دهم هجری شمسی
اول مارس سال 632 میلادی

در هفتمین روز از طی مسیر مدینه تا مکه، کاروانیان با عبور از "جحفه" و "غدیرخم" عازم "قدید" می شوند. "جحفه" در 156 کیلومتری مکه، میقات کسانی است که از مسیر شام و مصر به مکه مشرف می شوند. تقریبا در سه کیلومتری این محل به طرف مکه، غدیر خم قرار دارد که آب گیری با صفا در خود دارد و درختانی کهن سال بر آن سایه انداخته اند.

جحفه – که سه راهی مسیرهای مدینه، عراق و مصر است – خود یادآور خاطرات شیرینی ست. یک سال پیش، یعنی در سال نهم هجرت، در همین محل بود که امیرمومنان(ع) به ابوبکر رسیدند و ماموریت ابلاغ آیات برائت را از او تحویل گرفتند و به دستور پیامبر خدا (ص)، وی را به مدینه بازگرداندند. 



چنان که می دانیم، وقتی آیات آغازین سوره برائت نازل گردید و رسول اکرم (ص) فرمان یافتند که آن آیات را در ایام حج به مشرکان ابلاغ و اتمام حجت کنند، ابتدا ابوبکر را، به سبب کینه نداشتن مشرکان از وی و اصرار برخی از دوستانش، به همراه چهل نفر، مامور انجام فرمان ساختند.اما... ساعتی بعد، جبرئیل نازل گردید و پیغام خدا را رسانید که:

 (این کار را حتما باید خود پیامبر یا کسی که از او باشد، صورت دهد)

در این جا بود که امیر مومنان (ع) –که به بیان قرآن (نفس نبی) و (جان پیامبر) 1 بود- ماموریت یافت و پای در راه گذاشت تا تنها و یگانه در برابر مشرکان مکه بایستد و پیام را ابلاغ کند و چنین بود که جحفه بار دیگر فضیلت بی حد و برتری بی قیاس ابوتراب را نسبت به دیگر مسلمانان گواه آورد و در پی آن، در دهم ذی الحجه سال نهم، بانگ رسای علوی در جمره ی عقبه در منا طنین انداز شد که:

 (برائت من الله و رسوله الی الذین عاهدتم من المشرکین...)  (سوره توبه)

خدا و رسول او،از عهدی که مشرکان با شما بستند و شکستند،بیزاری می جوید

       

نذر حضرت جواد الائمه




آن روز کاظمین چو بازار شام شد
دنیا برای بار نهم بی امام شد


دجله که دیگرآبروی رفته هم نداشت
آن قدر اشک ریخت که چشمش تمام شد

جنت وزید و حجره ی در بسته امام
در بارش ملائکه خود، بار عام شد


تا سایبان شود به تن زهر دیده اش
خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد

گل رفت و مستی از سر پروانه ها پرید
دل بی خبر ز لذت شرب مدام شد


آن روز ذوالجناح حسین(ع) از نفس فتاد
آن روز ذوالفقار علی(ع) در نیام شد

پیش تو دراز است مرا دست گدایی
با کاسه ی دل، کاسه ی سر، کاسه ی زانو


ای ناب ترین مایه ی الهام غزل ها
با تو چه نیازی ست به معشوق و لب جوی؟

بیمار توام آقا، نذرت دل تنگم
بنویس برای دل من نسخه و دارو...


عباس احمدی

روز شمار غدیر (6)


18 روز به عید سعید غدیر خم باقی است
پنجشنبه 30 ذی القعده سال 10 هجری قمری
12 اسفند سال دهم هجری شمسی
28 فوریه سال 632 میلادی

امروز، آخرین روز از ماه ذی القعده است و کاروان حج در طی مسیر از مدینة النبی تا مکه،به محلی بنام "ابواء" می رسد. این دیار برای پیامبر خدا(ص)، خاطرات تلخی را به یاد می آورد. حدود پنجاه و هفت سال پیش – آنگاه که فرزند یتیم عبدالله همراه با مادر جوان خویش آمنه(ع)، از زیارت قبر پدر در یثرب باز می گشتند- در همین محل بود که دیدگان مقدس او در رحلت مادر گرانقدرش اشکبار شد و در موقعیتی که تنها شش بهار از عمر سرور پیامبران الهی سپری شده بود،با غم فراق مادر همنشین شد.



این همه بار غم بسیار تلخ می نمود، اما محمد امین خدا را همیشه با خود داشت و لطف بی پایان خداوندی همراه او بود.حال پس از سال ها آن کودک یتیم، رسالت بیست و سه ساله ی خود را به پایان می رسانید. او به دستور معبود بی همتا رهسپار مکه شده بود تا آخرین برگ های رسالت خویش را نیز بربخواند،رسالتی که جز او کسی را تحمل و انجام آن نبود. آیا در نبود این یگانه پیشوا – که برای مسلمانان،پدری مهربان است- خداوند امت رسول آخر الزمان را بی سرپرست رها خواهد کرد؟ هرگز!

 ( انا و علی ابوا هذه الامه) 1 ---- من و علی،دو پدر این امتیم

آری، در نبود پیامبر بزرگ(ص)، امیر اهل ایمان(ع) پدرانه قافله اسلام را هدایت می کند و آن را به سرمنزل رستگاری می رساند. اگر خداوند مهربان پیامبرش را به بهشت رضوان باز می خواند، به لطف و رحمت خویش برای زمینیان عترت او: علی، فاطمه، حسن، حسین،... و مهدی(ع) را باقی خواهد گذاشت و اینک کشتی نجات و صراط مستقیم خداوندی، ولی زمان و امام عصر، حجة بن الحسن العسکری(عج) است، او پدر مهربان شیعیان و هدایت گر امتها ست که:

 (السلام علی مهدی الامم) 2 ---- سلام بر مهدی امت ها

پی نوشت:

1.بحار الانوار/ج16/ص95 و ج23/ص259      2.مفاتیح الجنان/زیارت امام زمان(ع)

         


روز شمار غدیر (5)


19 روز...به عید اکمال دین باقی است


چهارشنبه 29 ذی القعده سال 10 هجری قمری

11 اسفند سال دهم هجری شمسی

27فوریه سال 632 میلادی

کاروان عظیم پیامبر(ص) در پنجمین روز سفر خود به "سقیا" رسیده است.اینک پیامبر(ص) تمامی اهل مدینه و اطراف آن را- جز آنان که به دلیل بیماری نتوانسته اند همراهی کنند- در قافله ی خود به همراه دارد.

ده سال پیش، در آغازین روزهای ماه ربیع الاول نخستین سال هجرت- زمانی که سراسر جزیرة العرب تحت سلطه دشمنان بود و یاران و پیروان حق بسیار ناچیز مینمود- پیامبر(ص) مسیر مکه تا مدینه را، به همراه تعداد اندکی، پیموده بودند. اما امرز بیش از هفتاد هزار نفر تنها از مدینه در کنار پیشوای مهربان خود ره می سپارند.



و هنوز زنده است یاد پرخاطره"لیلة المبیت"، آن شبی که شهسوار اسلام در بستر پیامبر خوابید تا نقشه دشمنان، نقش بر آب گردد و با حفظ جان فرستاده ی خدا(ص)، تاریخ هجرت رقم بخورد.

آن شب که پیشوای جوانمردان، هستی خویش را در طبق اخلاص گذاشت تا جان پیامبر خدا(ص) از آسیب و خطر محفوظ بماند، ردای بلند افتخار بر قامت علی(ع) راست آمد و چنین نازل گشت:

( و من الناس من یشتری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤوف بالعباد )     (بقره/207)
و در میان مردم،کسی وجود دارد که جان خود را در راه رضای خدا می فروشد و خداوند بر این چنین بندگان مهربان است )


روز شمار غدیر (4)


20 روز به عید سعید غدیر خم باقی است


سه شنبه 28 ذی القعده سال 10 هجری قمری

10 اسفند سال دهم هجری شمسی

26 فوریه سال 632 میلادی


کاروان حاجیان صبح روز سه شنبه نماز را در " اثایه" بر پا داشت و سپس به سوی " عرج " حرکت کرد. این قافله هنوز امیر مومنان(ع) را به همراه ندارد.آن حضرت به امر پیامبر(ص) برای تعلیم احکام الهی اسلام و نیز حل اختلافی که بین اهل یمن پیش آمده است- با گروهی از مسلمانان،راهی آن دیار شده اند و اینک با رسیدن نامه رسول خدا(ص) و دستور جدید،به همراه تعدادی سرباز به سوی مکه عازم اند.



شانزده ماه پیش نیز که پیامبر خدا(ص) به قصد غزوه تبوک مدینه را ترک کردند،امیرمومنان(ع) ایشان را همراهی نمی کردند.آن روز،خطر فتنه منافقان و کارشکنان آن چنان در مدینه احساس می شد که رسول خدا(ص) سنگر مدینه را به داماد خویش سپردند و با به جا گذاشتن شیر خدا(ع)،راهی نبرد شدند.منافقان -که نقشه های شوم خود رانقش بر آب می دیدند- چنین شایع کردند که فرزند ابوطالب برای پرهیز از گرما و سختی سفر،لشکر را همراهی نمی کند!این فتنه سبب شد تا قهرمان اسلام به پیشگاه پیامبر خدا(ص) بشتابد و ایشان را از آن چه پیش آمده بود با خبر سازد.آنجا بود که پیامبر فرمودند:

" انت  منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی "

" منزلت و جایگاه تو نسبت به من-در امر رسالت- همچون هارون است برای موسی.جز آن که بعد از من پیامبری نیست "

علی جان...! در مدینه بمان که مدینه بی تو،همانند کشتی بی ناخداست و طوفان حوادث آن را واژگون خوهد ساخت و منافقان و یهودیان هم داستان خواهند شد تا اسلام نوپا را از ریشه بخشکانند.

این حدیث که به حدیث " منزلت " مشهور است، بار دیگر بر زبان پیامبر(ص)، در خطبه غدیر،جاری می گرددتا همگان به مقام شاه ولایت(ع) آگاه گردند و حجت بر خلایق کامل شود.

          


روز شمار غدیر (3)


21 روز... به عیدالله الاکبر (برترین عید الهی) باقی است


دوشنبه 27 ذی القعده سال 10 هجری قمری
9 اسفند سال دهم هجری شمسی
25فوریه سال 632 میلادی


امروز دوشنبه 27 ذی القعده، کاروان حج به کاروان سالاری پیغمبر(ص) به "عرق الظبیه" رسید. سپس در "روحاء" توقف مختصری کرد. از آن جا برای نماز عصر به سوی "منصرف" رفت. هنگام نماز مغرب و عشاء، کاروانیان در "متعشی" پیاده شدند و شام را همان جا صرف کردند، سپس حرکت کردند.

اولین و آخرین حج نبوی، بر پایه حکم و وحی آسمانی شکل گرفت و به دستور قاطع خداوند مبنی بر ابلاغ حکم وصایت و امامت صورت پذیرفت.

 (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته...)       مائده/67

 (ای پیامبر آن چه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است ابلاغ کن که اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده ای)



شگفتا...! این چه پیغامی ست که اگر ابلاغ نگردد، رسالت همچنان ناقص می ماند و تلاش بیست و سه ساله پیامبر عزیز اسلام(ص)، با تمام سختی ها،جنگ ها و... بی ثمر خواهد بود؟


همراه کاروان بمانیم تا آن پیام را بشنویم...

       

روز شمار غدیر (2)


22 روز به عیدالله الاکبر (برترین عید الهی) باقی است

یکشنبه 26 ذی القعده سال 10 هجری قمری
8 اسفند سال دهم هجری شمسی
24 فوریه سال  632 میلادی


امروز مدینه، به فراق یاران خداجویش مبتلاست. چرا که تمامی انوار مقدس عترت پیامبر، رسول خدا(ص) را همراهی می کنند. در آخرین سفر حج – که"حجة الوداع" نام می گیرد - تنها یار جدا مانده از کاروان، امیر مومنان(ع) است. چندی ست فرستاده ای ویژه، حامل پیام رسول خدا(ص)، روانه سرزمین یمن شده است تا مولای متقیان(ع) را ـ که برای تعلیم دین راهی ان دیار شده است ـ به مکه فراخواند.

        

ادامه نوشته