عهد با امام
در توقیعی از امام زمان آمده است:
اگر شیعیان ما در وفا نمودن به عهد و پیمانی که از ایشان گرفته شد، همسو و یکدل شوند، دیدار ما از ایشان به تأخیر نخواهد افتاد. ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان سر میزند و خبر آنها به ما میرسد.
سوالی که پیش می آید این است که این عهد و پیمان چیست ؟ ما چه عهدی با مولایمان بسته ایم ؟...
بهتره به زیارت حضرت صاحب الامر (ع) در سرداب مقدس که در کتاب مفاتیح الجنان آمده است نگاهی بکنیم و از خود این سوال را بپرسیم که آیا خود ما نیستیم که باعث تاخیر در امر فرج شده ایم؟در این زیارت داریم:
وَاُشْهِدُكَ يا مَوْلاىَ بِهذا ظاهِرُهُ كَباطِنِهِ، وَسِرُّهُ كَعَلانِيَتِهِ، وَاَنْتَ
گواه گيرم تو را اى سرور من بدانچه گفتم كه ظاهر و باطنش يكسانست و نهان و آشكارش يكى است
الشَّاهِدُ عَلى ذلِكَ وَهُوَ عَهْدى اِلَيْكَ، وَميثاقى لَدَيْكَ، اِذْ اَنْتَ نِظامُ
و تو گواهى بر اين، و اين عهد و پيمان من است در پيش تو چون توئى نظام بخش
الدّينِ، وَيَعْسُوبُ الْمُتَّقينَ، وَعِزُّ الْمُوَحِّدينَ، وَبِذلِكَ اَمَرَنى رَبُ
دين و بزرگ متقين و عزت بخش مردمان يكتاپرست و به همين دستور داده است مرا پروردگار
الْعالَمينَ فَلَوْ تَطاوَلَتِ الدُّهُورُ، وَتَمادَّتِ الْأَعْمارُ، لَمْ اَزْدَدْ فيكَ اِلاَّ
جهانيان و اگر طولانى گردد روزگارها و بدرازا كشد عمرها نيفزايد مرا درباره تو جز
يَقيناً، وَلَكَ اِلّا حُبّاً، وَعَلَيْكَ اِلاَّ مُتَّكَلاً وَمُعْتَمَداً، وَلِظُهُورِكَ اِلاَّ مُتَوَقَّعاً
يقين و زياد نگرداند براى تو در من بجز محبت و جز توكل و اعتماد بر تو و جز انتظار و توقع ظهور
وَمُنْتَظَراً، وَلِجِهادى بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَرَقَّباً، فَاَبْذُلُ نَفْسى وَمالى وَوَلَدى
و پيروزيت و جز آنكه چشم براه آن باشم كه در پيش رويت پيكار كنم و جان خود و مال و فرزند
وَاَهْلى وَجَميعَ ما خَوَّلَنى رَبّى بَيْنَ يَدَيْكَ، وَالتَّصَرُّفَ بَيْنَ اَمْرِكَ
و خاندان و خلاصه هر چه را خدا به من داده است همه را در راهت نثار كنم و همه را در اختيار امر
وَنَهْيِكَ، مَوْلاىَ فَاِنْ اَدْرَكْتُ اَيَّامَكَ الزَّاهِرَةَ، وَاَعْلامَكَ الْباهِرَةَ فَها
و نهى تو بگذارم مولاى من اگر من آن دوران درخشان را درك كنم و آن پرچمهاى نمايان تو را ببينم پس من
اَنَا ذا عَبْدُكَ الْمُتَصَرِّفُ بَيْنَ اَمْرِكَ وَنَهْيِكَ، اَرْجُو بِهِ الشَهادَةَ
همان بنده تو باشم كه خود را در اختيار امر و نهى تو بگذارم تا بلكه بدان وسيله در پيش رويت بشهادت رسم
بَيْنَ يَدَيْكَ، وَالْفَوْزَ لَدَيْكَ، مَوْلاىَ فَاِنْ اَدْرَكَنِى الْمَوْتُ قَبْلَ
و در نزد تو كامياب گردم